انتظارفرج دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 18:59 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
---------
--------
-------
------
------
-----
------ نه همین جای تو در سامره تنها باشد که به دلهای محبان تو جای تو بود ------- تبریک به مهدی که به عالم امشب رخسار امام عسکری پیدا شد ------- شهر تو را «سُرَّ مَنْ رأی» میگویم؛ چراکه زیارتت شادم میکند. ------- ناحیه مقدس حریمت قطعهای از بهشت است. ------- حریمت، نقطه تلاقی آرامش و امنیت و غربت است. ------- تو را مظلوم بهخاطر سپردهام از وقتی پسوند نامت عسکری بوده است. ------- ختم به خیر است عاقبت حرمینی که شما را در خود دارند، حتی اگر ویرانهای بیش نباشند. ------- ویران، حریم تو نه! دل من است با آواری از نادانى؛ سری به ویرانه من نمیزنی؟ دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 18:57 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
امام حسن بن علی عسکری (ع) یازدهمین امام شیعیان، در سال 232 هجری به دنیا آمد و در هشتم ربیع الاول سال 260 رحلت کرد. آن حضرت پس از رحلت پدر، در سال 254، عهدهدار امامتشد و در سن بیست و هشتسالگی رحلت کرد. زمانی که متوکل عباسی، امام هادی (ع) را به سامرا آورد، خانواده آن حضرت نیز همراه وی بودند. در تمام این مدت، امام عسکری (ع) نیز در سامرا بود و هم چنان تا رحلت در همین شهر زندگی میکرد. آن حضرت در این مدت تحت نظر حکومتبوده و به ایشان توصیه شده بود که همچون افراد تبعید شده، حضور مداوم خود را به اطلاع حکومتبرساند. افزون بر آن، بر وی بود تا هر دوشنبه و پنجشنبه در دار الخلافه حاضر شود. ارتباط شیعیان با امام، بیشتر در میانه راه و یا از طریق خادمان ایشان صورت میگرفت. به شیعیان، توصیه شده بود که به صورت آشکار با امام تماسی نداشته باشند. امام به دلیل موقعیتخانوادگی و علمی خود، مورد احترام و علاقه مردم بودند. با این حال، این مانع از آن نبود که حکومت مزاحم ایشان نشود. یک بار در سال 256 در زمان مهتدی و بار دیگر در زمان معتز(به احتمال در سال 258) امام عسکری (ع) زندانی شدند. خبر دیگر حاکی است که امام در سال 259 هجری نیز در زندان بوده است. اشاره کردیم که در این دوره، نظام وکالت، شیعیان بلاد مختلف را با امام مرتبط کرده بود. در برخی شهرها، عالمان برجستهای بودند که خود هادی مردم بوده مشکلات فکری آنها را حل میکردند. در این زمان، یکی از شناخته شده ترین چهرهها، فضل بن شاذان نیشابوری بود که مقام ارجمندی میان اصحاب ائمه و علمای شیعه داشت. شیعیان مشکلات علمی خود را به کمک آنها حل میکردند و در صورتی که نیاز به نظر امام بود، وکلای حضرت در هر منطقه آماده بودند تا از راههایی که میشناختند، نظر امام را جویا شوند. یکی از وکلای امام در ایران، علی بن مهزیار اهوازی بود که خود از محدثان بنام شیعه است. امام، به طور معمول، ضمن نامهای به شیعیان، وکیل خویش را معرفی میکرد و اگر کسی از وکلا، مرتکب خطایی میشد، شخص دیگری را به جای وی معین میکردند. ارتباط شیعیان با امام، بیشتر در میانه راه و یا از طریق خادمان ایشان صورت میگرفت
از نتایج نظام وکالت، انسجام میان شیعیان بود که پراکندگی آنها در شهرها، انحراف آنها را در پی داشت. شیعیان از دو سوی در معرض انحراف بودند. نخستخارج شدن از مذهب شیعه و دیگر گرایش به افراطیگری که در دوران امامان آخر، فعالتر از پیش عمل میکرد. قرار گرفتن شیعیان در مدار نظام وکالت، عامل مهمی برای جلوگیری از انحراف آنها بود. آنچه درباره وکلای امامان (ع) موجب تعجب آمیخته با تاسف عمیق شده، آن که گاه و بیگاه میان وکلا، افرادی یافت میشدند که در مقابل اموالی که شیعیان به آنها میسپردند تا به امام برسانند، دچار وسوسه شده دستبه خیانت میزدند، و به همین سبب از طرف امام مورد لعن و سرزنش قرار گرفته و طرد میشدند. این امر تا بدانجا رسید که برخی از وکلا پس از رحلت امام، وفات او را انکار میکردند تا آن را بهانه قرار داده و از پرداخت پولهایی که نزد آنها جمع شده بود به امام بعدی طفره روند. اصولا میتوان همین پیشامدها را یکی از علل مهم پیدایش فرقههای انشعابی میان شیعیان دانست. از نظر فقهی و حدیثی، این زمان، تالیفات زیادی از اصحاب امامان (ع) در دستبود که هر کدام مشتمل بر احادیثی در زمینههای کلام، فقه، تفسیر و سیره نبوی بود. این کتابها را اصل مینامیدند. کتابهای مفصل حدیثی در قرن چهارم، مانند کافی کلینی و آثار شیخ صدوق، با استفاده از این اصلها که در حدود چهار صد عدد بوده نگاشته شده است. درست در همین زمان، مؤلفان برجستهای در قم زندگی میکردند که آثار فراوانی در علوم مذهبی، ادبی، تاریخی و دائرة المعارفی داشتند. این نشانگر قوت علمی جامعه شیعه در قرن سوم هجری است. کتاب تفسیری از امام عسکری (ع) بر جای مانده که مشتمل بر روایات فراوانی از آن حضرت در تفسیر آیات قرآنی میباشد. این افزون بر روایات فقهی است. دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 18:39 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
روایت است از اسماعیل بن علی که بر سر راه ابومحمد عسکری علیهالسلام بنشستم. پس چون وی به نزدیک من رسید، پسِ او باز رفتم و شکایت کردم از درویشی و سوگند خوردم که مرا یک درم نیست و نه چاشت و نه شام. وی گفت: سوگند به دروغ میخوری و تو دویست دینار در زیر خاک کردهای و این نه برای آن میگویم که تورا چیزی ندهم. ای غلام! آنچه با تو ست بدو ده. پس غلام او صد دینار به من داد. پس وی روی به من کرد و گفت: تو آن دینارها که در زیر خاک کردی باز نیابی در وقتی که بدان سخت محتاج باشی. پس آنچه مرا بخشید، نفقه کردم و مضطرب شدم و چیزی دیگر نبود که نفقه کنم. آن جایگاه که زر در خاک کرده بودم، بنگریستم، هیچ نبود و پسر عموی من آن را دانسته بود و همه را برگرفته و بگریخته و هیچ از آن به دست من نیامد. دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 17:48 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
در سمت راست ورودی اصلی باب الصغیر مقبره کوچکی پذیرای سرهای مبارک شهدای کربلا است که به همراه حضرت امام حسین(ع) در کربلا شهید شدند. این مقبره یک اتاق بزرگ مربعی شکل است که از سنگ های سفید و سیاه ساخته شده که گنبد سفیدی بر بالای آن است و درب ورودی دارد که در وسط آن نوشته شده:
وفتیةٍ من بنی عدنانَ مـا نظـرَتْ عین الغزالة أعلـى منهـمُ حَسَبـا *** من کلّ جسم بوجهِ الأرضِ منطرحٍ وکلّ رأس برأس الرمح قد نُصِبـا
این مقام متعلق به سرهای 16 شهیدی است که در واقعه طف کربلا به همراه امام حسین (ع) شهید شدند. همان اول که وارد اتاق می شوید با یک ضریح ساخته شده از نقره روبه رو میشوید که یک تاج طلا کاری شده که بر روی آن آیات قرآنی و اشعاری حسینی حک شده وجود دارد. این ضریح به تازگی و در سال 1414 هجری توسط البهره معروف به ابوالقائد جوهر محمد برهان الدین الفاطمی پادشاه اسماعیلی ها بناشده است.
داخل این ضریح با 16 پارچه سبز رنگ پوشیده شده که به نشانه سرهای شهدای دفن شده است. نوع دیگری از پارچه های قرمز رنگ هم قرار داده شده که نشان از سرهای 72 شهید کربلاست.
غیر از اطلاعات تاریخی که در مورد این مکان وجود دارد حادثه عجیبی در این باره نقل شده که استاد لبیب بیضون آن را روایت کرده که دیگر جای شکی برای صحت مکان دفن این سرهای مقدس باقی نمی گذارد. «سید سلیم مرتضی» که از اهل ثقه و از کسانی است که متولی مقامهای اهل بیت علیهم السلام در باب الصغیر بود این روایت را برای من ذکر کرد: دیوار مربوط به سرهای شهیدان خراب شد و سید سلیم خواست تا آن را اصلاح کند و بنیان آن را مستحکمتر کند. یک مرد مسیحی را برای تراشیدن سنگ ها به خدمت گرفت و از صبح زود تا عصر در آنجا کار می کرد.
سید سلیم نقل می کند: در یکی از روزها دیدم که این مسیحی در حال جمع کردن وسایل خود است و میخواهد که دیگر کار نکند. به او گفتم: مشکلت چیست؟ گفت : من می ترسم که اگر بخواهم این کار را ادامه دهم دین خود را ترک بگویم و مسلمان شوم. گفتم: چرا؟ گفت: دیروز وقتی داشتم خاک پیرامون مقام سرهای شهدا را حفر میکردم تا سنگ جدید بگذارم یک سوراخی برای من باز شد. از آن سوراخ دیدم که اتاقی در پایین وجود دارد که تعدای سر در آن قرار داده شده است. برخی سرها همراه با محاسن و برخی ها چشم بسته و برخی دیگر از سرها بر روی آن چیزی بسته شده بود.
سپس سید آمد و در آن سوراخ نگاهی انداخت و دید که تعداد سرها 16 عدد است که به شکل دائره مرتب شدهاند و گویا که همین چند لحظه پیش دفن شده اند و هیچ نشانه خون و یا پوسیدگی روی این سرها مشاهده نمی شد و گوشت و پوست کامل داشت. سپس آن فرد مسیحی سوراخ را بست و مکان را ترک گفت.
سرهای دفن شده در آن مکان مقدس متعلق به این شهیدان است:
1- سر مقدس أبا الفضل العباسبن علی بن أبی طالب علیه السلام، مادرش أم البنین.
2- سر مقدس عبدالله بن أبی طالب علیه السلام، مادرش أم البنین.
3- سر مقدس عثمان بن علی بن أبی طالب علیه السلام، مادرش أم البنین.
4- سر مقدس محمد الأصغر بن علی بن أبی طالب علیه السلام از بنی هاشم
5- سر مقدس عمر بن علی بن أبی طالب علیه السلام، مادرش الصهباء دخترحبیب از قبیله بنی هاشم
6- سر مقدس علی بن الحسین الأکبر بن علی علیه السلام، مادرش لیلى بنت أبی مرة بن عروة
7- سر مقدس جعفر بن عقیل بن أبی طالب از قبیله بنی هاشم
8- سر مقدس عبد الله بن عقیل بن أبی طالب از بنی هاشم
9- سر مقدس الحسین بن عبد الله
10- سر مقدس عبد الله بن عوف
11- سر مقدس الحر بن یزید الریاحی التمیمی
12- سر مقدس القاسم بن الحسن بن علی بن أبی طالب(ع)از بنی هاشم
13- سر مقدس أبی بکر بن علی بن أبی طالب (ع). مادرش لیلى از بنی هاشم
14- سر مقدس جعفر بن علی بن ابی طالب (ع) از بنی هاشم
15- سر مقدس حبیب بن مظاهر الأسدی
16- سر مقدس محمد بن مسلم
این ضریح یک مسجد کوچک دیگری دارد که اخیراً بازسازی شده که نام آن، مسجد زین العابدین (ع) است و لازم به ذکر است که امام زین العابدین (ع) بعد از دفن سرها در این مکان نماز گزارده است.
همانگونه که در تصاویر ذیل نیز قابل مشاهده است، در این محل مقدس و در کنار ضریح سرهای شهدای کربلا، تشت فلزی بزرگی است که گفته میشود سرهای شهدای کربلا قبل از دفن شدن در آن قرار داده شده است.
دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, :: 20:49 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
السلام علیک یا محمد بن علی، ایها الامام الباقر، یابن رسول الله
از جوار حرم پامن الحجج سلطان علی بن موسی الرضا(ع) هفتم ذی الحجه سالروز شهادت امام مومنان و پنجمین پیشوای عطوف شیعیان،امام محمد بن علی الباقرعلیهم السلام را به محضر آقا امام زمان عجل الله تعالی ظهوره و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض می کنم. یک عمر سوخت قلب تو از کینه هشام آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو تنها نه در عزاى تو چشم بشر گریست آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو اى خفته همچو گنج، به ویرانه بقیع پر مى زند کبوتر دل، در هواى تو در را به روى امت اسلام بسته اند آن گمرهان که بى خبرند از صفاى تو
############################
السلام علیک یا ابا جعفر یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
############################
ادامه مطلب ... دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, :: 20:47 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
شیخ كلینى در كتاب كافى به سند خود از امام رضا (ع) روایت كرده است كه امام باقر (ع) به هنگام احتضار فرمود: هنگامى كه بهدرود حیات گفتم زمین را برایم بشكافید و قبرى مهیا كنید پس اگر به شما گفتند براى رسول خدا (ص) لحد بوده است، تصدیق كنید. نگارنده: این فرمایش بدان دلیل بوده است كه امام باقر (ع) شكافتن زمین را از برخى جهات بهتر مىدانسته اگر چه فضیلت لحد بالاتر بوده است. كلینى به سند خود از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود: پدرم هر آنچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعتسپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسید به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قریش را دعوت كردم كه یكى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود. پس به من فرمود: «بنویس این چیزى است كه یعقوب فرزندانش را بدان وصیت كرد كه اى فرزندانم خداوند دین را براى شما برگزید، پس نمیرید مگر آنكه تسلیم رضاى خداوند باشید. »و وصیت كرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مىدهد كه او را به جامه بردى كه هر جمعه در آن نماز مىخواند كفن كند و عمامهاش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى كفن او را باز كند. سپس به شهود فرمود: بازگردید خداوند شما را رحمت كند!امام صادق (ع) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!در این وصیت چه بود كه بر آن شاهد طلب كردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه كه به تو وصیت نكردهام و مىخواستم بدین وسیله حجت و دلیلى براى تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) مىخواست به این وسیله همگان بدانند كه جعفر بن محمد (ع) ، وصى و جانشین و امام بعد از اوست. كلینى در كافى به سند خود از امام صادق (ع) روایت كرده است كه فرمود: پدرم روزى در ایام بیماریش به من گفت: پسرم گروهى از قریشیان ساكن مدینه را بدینجا فراخوان تا آنها را گواه بگیرم. من نیز چنین كردم. پس امام در حضور آنان به من فرمود: اى جعفر هنگامى كه من دنیا را وداع گفتم مرا بشوى و كفن كن و قبرم را چهار انگشتبالاتر از زمین قرار ده و بر آن آب بپاش. چون گواهان رفتند به پدرم عرض كردم: اگر مرا (در خلوت هم) به این كارها امر مىكردى، انجام مىدادم. چرا درخواستى تا عدهاى را به عنوان شاهد به نزدت بیاورم؟ فرمود: پسرم مىخواستم با تو نزاع نكنند. (یعنى در امامت و خلافت از پس من با تو نزاع نكنند و بدانند كه تو وصى منى) . كلینى در كافى به سند خود از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود: پدرم در وصیتش نوشته بود كه وى را در سه جامه كفن كنم. یكى رداى جمرهاى او بود كه در روز جمعه با آن نماز مىخواند و دو پیراهن دیگر. پس به وى عرض كردم: چرا اینها را مىنویسى؟فرمود: مىترسم مردم با تو از در نزاع وارد شوند و بگویند او را در چهار یا پنج جامه كفن كن اما تو به گفتار آنان راه مرو. عمامه خودم را بر سرم بند و البته عمامه را جزو كفن محسوب مكن بلكه عمامه از چیزهایى است كه بدن را به آن مىپوشانند. شیخ كلینى در كافى به سند خود نقل كرده است كه امام باقر (ع) وصیت كرد كه هشتصد درهم براى برگزارى مراسم سوگوارى او اختصاص دهند و این كار را از سنت مىدانست. زیرا پیامبر مىفرمود: براى خاندان جعفر طعامى فراهم آرید، آنان نیز به وصیتش عمل كردند.
برگرفته از: سیره معصومان، ج 5، ص 45، سید محسن امین، ترجمه: على حجتى كرمانى دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, :: 20:41 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) اوّل ماه رجب، یا سوم صفر سال 57 هجرى قمرى در مدینه متولّد گردید. پدر بزرگوارش، حضرت على بن الحسین ، زین العابدین(علیه السلام)، و مادر مكرّمه اش ، فاطمه معروف به «امّ عبدالله» دختر امام حسن مجتبى می باشد. از این رو، آن حضرت از ناحیه پدر و مادر به بنی هاشم منسوب است. شهادت امام باقر (علیه السلام) در روز دوشنبه 7 ذیحجّه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى، به دستور هشام بن عبدالملك خلیفه اموى، به وسیله خوراندن سمّ، اتّفاق افتاد و مزار شریفش در مدینه در قبرستان بقیع می باشد. آن حضرت یكى از اطفال اسیر فاجعه كربلا می باشد كه در آن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سنّ مباركش گذشته بود. حضرت باقر (علیه السلام) به علم و دانش و فضیلت و تقوا معروف بود و پیوسته مرجع حلّ مشكلات علمى مسلمانان به شمار می رفت. وجود امام محمّد باقر(علیه السلام) مقدّمه اى بود براى اقدام به وظایف دگرگون سازى امّت. زیرا مردم، او را نشانه هاى فرزند كسانى می شناختند كه جان خود را فدا كردند تا موج انحراف ـ كه نزدیك بود نشانه هاى اسلام را از میان ببرد ـ متوقّف گردد. ادامه مطلب ... دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, :: 19:8 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
ادامه مطلب ... دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, :: 18:59 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
ام فضل دختر مأمون و همسر امام جواد علیه السلام پس از مرگ پدرش، همراه با برادرش جعفر و عمویش معتصم، خلیفه عباسی، هم دست شدند و توطئه شهادت امام جواد علیه السلام را طرح ریزی کردند. در نهایت، چنین تصمیم گرفته شد که ام فضل آن حضرت را مسموم کند. ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به دار الحکومه معتصم راه یافت و همین، ردپای معتصم را در به شهادت رساندن امام جواد علیه السلام آشکار میسازد. معتصم، خلیفه عباسی و جعفر، پسر مأمون، سمی را در انگور تزریق کردند و برای ام فضل فرستادند. ام فضل نیز آن را در میان کاسه ای گذاشت و جلو امام جواد علیه السلام نهاد و از آن انگور بسیار توصیف کرد. سرانجام آن حضرت از انگور خورد و طولی نکشید که آثار سم را در خود احساس کرد. در همان حال ام فضل پشیمان شد و گریه کرد. حضرت به او فرمود: «چرا گریه میکنی؟ اکنون گریه تو سودی ندارد. این را بدان که به سبب این جنایت، به چنان دردی مبتلا میشوی که هرگز علاج ندارد و چنان به تنگدستی افتی که جبران پذیر نباشد». بر اثر نفرین آن حضرت، ام فضل به دردی بیمار شد که همه اموالش را در راه معالجه آن مصرف کرد، ولی سودی نبخشید و با نکبت بارترین وضع به هلاکت رسید. برادرش جعفر نیز در حال مستی به چاه افتاد و جسد بی جانش را از چاه بیرون آوردند. دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, :: 18:55 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
در سنت برخی از معصومان و رهبران دینی مسایلی وجود دارد كه از اسرار الهی بوده و شناخت آن مشكل است، مانند كشتن كودكی توسط حضرت خضر كه مورد اعتراض حضرت موسی علیهالسلام قرار گرفت، اما حكمت آن، حفظ ایمان دیگران بود. ازدواج امام جواد علیهالسلام با دختر مأمون (ام الفضل) نیز از مسایلی است كه اظهار نظر قطعی درباره آن مشكل است؛ ولی میتوان برخی عوامل را تأثیر گذار دانست. ازدواج حضرت جواد علیهالسلام با ام الفضل هم از ناحیه حضرت قابل بررسی است و هم از ناحیه مأمون كه چه اهدافی از ازدواج دختر خود با امام جواد علیهالسلام داشت؟ به نظر میرسد مأمون اهداف زیر را دنبال میكرد: 1- نظارت بر رفتار امام جواد علیهالسلام: مأمون با فرستادن دختر خود به خانة امام میخواست آن حضرت را همیشه زیر نظر داشته باشد و دختر مأمون نیز در انجام این رسالت موفق بود، زیرا در خبر چینی گزارشگری ماهر بود. 2- جذب حكومت: مأمون تصور میكرد با این وصلت امام جواد علیهالسلام را مجذوب مادیات و امكانات سلطنتی نموده و به قداست و حرمت امام لطمه وارد نماید؛ غافل از این كه امام جواد علیهالسلام یكی از زاهدترین امامان بوده و جذب دستگاه حكومت نمیگردید. ادامه مطلب ... دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, :: 18:44 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
هشتمین امام معصوم علیه السلام در انتظار پسر و شیعیان در تب و تاب رویت جمال جواد الائمه علیهالسلام بودند. حدود چهل و هفتمین بهار عمر امام رضا علیه السلام سپرى مىشد اما هنوز فرزندى كاشانه پر فروغش را فروزان نساخته بود. از طرفى حضرت مورد طعنه دشمنان و زخم زبان آنها قرار داشت كه گاه به وسیله نامه نیز آن حضرت را مورد آزار قرار مىدادند كه نمونه آن را مىتوان در مكتوب «حسین ابن قیاما» مشاهده كرد. او كه از سران «واقفیه» بود در نامهاى به امام رضا علیهالسلام مىنویسد: چگونه ممكن است امام باشى در صورتى كه فرزندى ندارى و امام علیه السلام پاسخ او را چنین نگاشت كه از كجا مىدانى كه من فرزندى نخواهم داشت چند روزى طول نخواهد كشید كه خداوند به من پسرى عنایت خواهد كرد كه حق را از باطل جدا مىكند. تا این كه طبق پیشبینى امام علیه السلام در رمضان سال 195 هجرى و به نقل از ابن عیاش در دهم رجب آن سال ستاره امام جواد علیه السلام متجلى شد و مادرش «سبیكه» را كه از خاندان «ماریه قبطیه»همسر پیامبر صلی الله علیه و آله بود و به فرموده امام رضا علیهالسلام آفرینشى پاكیزه و منزه داشت. مرتبت و مقامى والاتر بخشید. ادامه مطلب ... دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, :: 16:7 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
میلاد بانوی مهر و وفا، مظهر جود و سخا، حضرت معصومه علیهاالسلام مبارک باد . . .
به یمن میلادت، ذره ذره نور میشویم و قطره قطره حضور و دل را به سرای کرامتت دخیل میبندیم تا در روز مقدس تولد تو با دستهای پاکت تطهیر شویم . . .
بانویم معصومه علیهاالسلام میلادت، نور به چشمها میپاشد و سرور به دلها و رایحه بهشتیات، مشام دل را با عطر خوش حضور مینوازد میلادت مبارک ادامه مطلب ... دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, :: 16:5 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
نام مقدس: فاطمه كبری لقب شریف: معصومه علیهاالسلام پدر بزرگوارش: حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام مادر گرامی¬اش: حضرت نجمه خاتون ولادت باسعادت: اول ذیقعده الحرام 173 هـ.ق محل ولادت: مدینه منوّره ورود به قم: 23 ربیعالمولود 201 هـ.ق هدف از مسافرت: دیدار برادر خود علی بن موسی الرضا علیهالسلام كه در خراسان بود. رحلت یا شهادت جانگداز: دهم ربیعالثانی 201 هـ.ق (بنا به قول معتبر) سنّ مبارك: 28 سال محل عبادتش در قم: بیتالنّور (واقع در میدان میر «قم») پاداش زیارت آن حضرت: بهشت برین
دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, :: 16:3 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
در كتاب تحفة المظفریه فی تذكرة اولاد الائمة در شرح اولاد حضرت امام همام موسی الكاظم علیهالسلام ذكر شده كه در ثواب زیارت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام مدفونه در قم، چهار حدیث از سه امام وارد شده است. 1- از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام كه میفرماید: به درستی كه از برای خداوند تعالی حرمی است كه او مكه است، و از برای حضرت رسول صلی الله علیه وآله حرمی است كه او مدینه است، و از برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است كه او كوفه است، و از برای ما اهل بیت حرمی است كه او قم است. زود است دفن شود در او زنی از فرزندان من كه اسم او فاطمه است: «من زارَها وَجَبت له الجنّة(1)؛ كسی كه زیارت كند او را، بهشت بر او واجب است»، و در خبر دیگری آمده است: «اِنَّ زیارتها تعادل الجنّة.»(2) 2- از حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام در جواب سعد بن سعد كه سؤال میكند از فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهماالسلام، میفرماید: «من زارها فله الجنة»(3)؛ كسی كه زیارت كند او را به بهشت میرود. 3- نیز از آن حضرت است كه میفرماید به سعد، از ما نزد شما قبری است؟ عرض میكند: بلی، پدر و مادرم به فدای تو باد! فاطمه دختر موسی بن جعفر است؟ میفرماید: «من زارها عارفاً بحقها فله الجنة»(4)؛ كسی كه با معرفت و شناخت ایشان را زیارت كند، پاداشش بهشت است. 4- حضرت امام محمد تقی علیه السلام میفرماید: «من زار عمّتی بقم فله الجنّة»(5)؛ كسی كه زیارت كند عمه مرا در قم، بهشت برای او است.
پینوشتها: 1- بحارالانوار، ج 48، ص 316 - 317. 2- مفاتیح الجنان، ص 1023؛ بحار، ج 48، ص 317. 3- بحارالانوار، ج 48، ص 316 - 317. 4- بحارالانوار، ج 48، ص 316 - 317. 5- همان، ج 102، ص 265 - 266.
منبع: شرح احوال حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام و امامزادگان شهر قم، تألیف شیخ محمدجواد شاه عبدالعظیمی . دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
زین ماتمى که چشم ملائک ز خون تر است امشب شب شهادت صادق آلپيامبر است؛ شبي كه خورشيد مدينه دانش، چهره فروزانِ اهل بيت و وارثِ علومِ رسالت، در ظلمتكده دورانِ منصور، به خونِ دل نشست. شهادت امام صادق (ع)، مرد آسماني مدينه، چشمه جود و سخاوت، كوه حلم و بردباري، تجسم اخلاص و صبر و درياي عميق علوم لدني بر پيروان آن حضرت تسليت باد! «مدينه» همچنان مظلوم است و ... «بقيع» مظلوم¬تر! رنج¬نامه نانوشته شيعه، بر خاك و سنگ مزار صادق آلپيامبر ، گوياتر از هر زمان به شِكْوه و شهادت ايستاده است. سبز آمدى، سرخ رفتى، حال آنكه سپيد سپيد زيستى و صداقت، تنها واژهاى است كه برازنده نام توست. تو از زلالى آينه، هر آينه فراترى. در تو كرامت باران موج مىزند. با تلاوت قرآن هم آغوشى و دستهايت، مونس آسمان مدينهاند 65سال، عاشقانه زيستى و 34 سال را صادقانه امامت كردى تا پر پر دانههاى نجابتت به انگور زهرآلود منصور آغشته شد. اى ششمين ستاره تابناك امامت و ولايت، صادق آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلّم)! نامت را با افتخار به دلهاى غريبمان مىسپاريم تا يادت آرام بخش سينههاى بىتابمان باشد. ادامه مطلب ... دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
رابطه شیعیان با امام صادق(ع)الف - رابطه استاد و شاگردىوسعت دانشگاه جعفرىب- رابطه عادى
عصر امام صادق علیه السلام، یكى از دوران هاى پرشكوه و طلایى در تاریخ تشیع است. در این عصر، تشیع گسترش چشمگیرى نمود و بر تعدد شیعیان افزوده گشت و در اثر آزادى نسبى روابط شیعیان با امام صادق(ع)، آن حضرت توانست فقه و كلام شیعه را توسعه دهد و اصول و مبانى آن را روشن كند. نقش آن حضرت در معرفى مبانى شیعه به حدى بود كه مذهب شیعه به نام آن جناب و«مذهب جعفرى» شهرت یافت. بعد از رحلت رسول اكرم(ص)، دیگران در جایگاه آن حضرت نشستند وعلى (ع) در حاشیه ماند. با این حال تعداد زیادى از بزرگان صحابه تنها آن جناب را امام برحق مىدانستند؛ حذیفه بن یمان مىگفت: «هر كس كه طالب دیدار امیرالمؤمنین بر حق است، على را ملاقات نماید.» (1) عبدالله بن مسعود مىگفت: «در قرآن خلفا چهار تن هستند: آدم، هارون، داوود و على علیهم السلام .» (2) این بزرگان كاملا با امامشان در ارتباط بودند ولى تشكل جداگانهاى از سایر مسلمانان نداشتند. اما بعد از قتل عثمان و آغاز خلافت على(ع) همان طور كه طرفداران بنىامیه شكل حزبى به خود گرفتند و عثمانیان نامیده شدند، شیعیان نیز صف خویش را از دیگران جدا نمودند و آزادانه تشیع خود را اعلام كردند. ولى این وضع دیرى نپایید و با حاكمیت بنىامیه، شیعه گرى جرمى سنگین به شمار آمد؛ معاویه طى بخشنامهاى به عمال و فرماندارانش در سراسر كشور نوشت: «اگر دو نفر شهادت دادند كه شخصى از دوستداران على و خاندان او است، اسمش را از دفتر بیت المال حذف كنید و حقوق و مقررى او را قطع نمایید.» (3) و با وجود حكمرانى سفاكانى چون: زیاد، ابن زیاد و حجاج بن یوسف، ارتباط شیعیان با رهبرانشان به نهایت درجه كاهش یافته بود. لذا اخبارى بدین مضمون به چشم مىخورد كه بعد از شهادت امام حسین(ع) تنها چهارتن در كنار امام سجاد(ع) ماندند. (4) و شخصى چون سعید بن جبیر به جرم رابطه داشتن با امام زین العابدین (ع) بالاى دار مىرود. (5) تا این كه با پایان یافتن قرن اول هجرى و شروع دعوت عباسیان و قیامهاى طالبیان، وضع عوض مىشود و توجه بنىامیه به جاى دیگر معطوف مىگردد و شیعیان نفس راحتى مىكشند و توان این را مىیابند كه با امامانشان رابطه برقرار نمایند كه این مطلب درعصر امام صادق(ع) به اوج خود رسید. ادامه مطلب ... دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, :: 22:28 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
درتاريخ وفات حضرت صادق(عليه السلام ) وذکر سبب وفات ادامه مطلب ... دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, :: 16:23 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
ماه شوّال المکرّم دهمين ماه سال قمری است.
واژه شوال به معنای «باربرداشتن به قصد رفتن به جایی» است. از آنجا که در هنگام نامگذاری ماههای عربی، این ماه در فصل سیر و شکار رفتن اعراب قرار گرفت «شوال» نامگذاری شد.
ماه شوال از ماههای حج است و روز اول آن، عید سعید فطر، از اعیاد بزرگ اسلامی به شمار میرود. وقایع و حوادث این ماه عبارتند از ؛
روزشمار مذهبی ماه شوال المکرم :
1 شوال : 1. عيد سعيد فطر 2. هلاکت عمرو بن عاص در سال 41 ق 3. جنگ قرقره الکدر در سال 2 ق 3 شوال : قتل متوکّل عباسی ملعون به دستور فرزندش در سال 247 ق 4 شوال :
جنگ حنین در سال 15 ق
5 شوال : 1. حرکت امیر المؤمنین از کوفه به سوی جنگ صفین در سال 36 ق 2. ورود حضرت مسلم بن عقيل به كوفه و بيعت 18 هزار نفر از كوفيان با ایشان در سال 60 ق 6 شوال : اولین توقیع حضرت صاحب زمان(عج) در دوران غیبت صغری برای جناب حسین بن روح صادر شد در سال 305 ق 8 شوال : 1. وقوع جنگ حمراء الاسد در سال 3 ق 2. تخريب بارگاههای مقدس امام حسن مجتبی، امام زين العابدين، امام محمد باقر و امام جعفر صادق(ع) در قبرستان بقيع توسط وهابيون در سال 1344 ق 14 شوال : هلاکت عبدالملک بن مروان سفاک بخیل 15 شوال : 1. واقعه رد الشمس برای حضرت امير المؤمنين(ع) در محل مسجد فضيح، معروف به مسجد رد الشمس 2. جنگ اُحُد و شهادت حضرت حمزه(ع) در سال 3 ق 3. وفات حضرت عبدالعظيم حسنی(ع) در سال 252 ق 17 شوال : غزوه خندق يا احزاب : بهلاکت رساندن عمرو بن عبدود دلاور عرب، بدست امام علی ابن ابیطالب (ع) . 20 شوال : دستگیری و تبعيد حضرت امام موسی كاظم(ع) از مدينه به عراق توسط هارون ملعون در سال 179 ق 25 شوال : شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) در سال 148 ق دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 21:54 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
بسم الله الرحمن الرحیم دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, :: 21:21 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
ايمان و احسان دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, :: 22:1 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
اللهم قونی فیه علی اقامة امرک و اذقنی فیه حلاوة ذکرک واوزعنی فیه لاداءشکرک بکرمک, واحفظنی فیه بحفظک و سترک یا ابصر الناظرین ...................................................................................... پروردگارا به پا داشتن حق خدایی, کمال بشر خدا محوراست.و تلاش در این مسیر جهاد. دو شنبه 5 تير 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
3- امام حسين (ع) درباره اوصاف آن حضرت نيز چنين مي فرمايد : «مهدي را از روي سکينت و وقاري که دارد و همچنين دانش او به حلال و حرام و نيازمندي مردم به او و بي نيازي او از مردم مي شناسيد». 4- امام باقر (ع) اوصاف امام مهدي را چنين بيان کرده است : «سياهي چشمانش تابنده و پنجه هايش قوي و زورمند است و زانوانش بزرگ و شکمش فربه است . پشت او دو خال است ، خالي به رنگ پوستش و خالي همانند خال پيامبر ، ابروانش به هم پيوسته است ، ديدگانش از کثرت شب بيداري و عبادت آشکار است ، سياهي چشمانش تابنده است . در صورتش اثري (خالي) است ، سينه اش فراخ است ، شانه هايش را (به دو طرف بدنش) رها مي کند و سر استخوانهاي کتفش بزرگ و درشت است». 5- امام صادق (ع) نيز درباره اوصاف آن حضرت فرموده است : «مهدي خوش سيما ، گندمگون است که به سرخي مي زند ، ابرو کمان و نوراني است و سياهي چشمانش بغايت سياه است ، چشمان فراخ دارد ، بالاي بيني اش برآمده است ، بيني عقابي دارد و پيشاني بلند ، او خاشع است و نازک مثل شيشه ، هيبتش مردم را مي ترساند ، به مردم و دلها نزديک است ، شيرين گفتار و خوش سيماست ، ساقهايش باريک است و بدني نيرومند دارد ، چون بر کوه بانگ زند صخره ها از هم بپاشند و فرو ريزند ، دست بر بنده اي نمي نهد جز آنکه دلش همچون پاره هاي آهن (سخت و نيرومند) مي گردد . نه بسيار بلند بالاست و نه بسيار کوتاه بلکه ميانه قامت است ، سر گرد دارد و سينه ای فراخ ، بلند پيشاني است و ابروهايش پيوسته است ، بر گونه راستش خالي است گويا دانه مشک است که بر قطعه عنبر ساييده باشند». 6- امام رضا (ع) نيز اوصاف امام را چنين بيان کرده است : «او شبيه من و شبيه موسي بن عمران است . هاله هايي از نور او را احاطه کرده که به پرتو قدس درخشيدن گيرد . داراي اعتدال اخلاق است و رنگي شاداب دارد . در هيبت بدني به رسول خدا (ص) شبيه است . نشانه اش آن است که (از نظر سن) سالخورده است اما سيماي جوان دارد تا آنجا که بيننده او را چهل ساله يا کمتر مي انگارد . ديگر از علايم او آن است که تا گاه مرگ و با وجود گذشت روزها و شبها ، اصلا پير نمي شود» منبع روایات : کتاب «يوم الخلاص» نوشته کامل سليمان صفحات 51 تا 55 دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:, :: 14:55 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:, :: 14:53 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||||||||||||||||||
|