انتظارفرج
شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, :: 23:52 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

میلاد علی اصغر است ای یاران

لبهای حسین را ببین! شد خندان

هرچند عنایتش نباشد محدود

امروز عطا کند هزاران چندان

از بهر تولد گل باغ حسین

امروز زمین زعرش شد گل باران



شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, :: 23:50 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر



http://www.sibtayn.com/swf/gallery/images/monasebat/veladat/javad/pic3/pic35.jpg

من جواد فيض ، هم بر اوليــــن ، هـم اخرينـــــم


                                               باء بســــم الله خلقــــــــت ، روح رب العالمينـم


در حضور حق تعالـــــي ، بنـده فرمانـــــروايـــــم


                                               حکم فرماي عوا لم ، رهبـــــر روح الامينــــــــم


سينه من ، مخزن علم لدنـــــــي امــــد از حــــــق


                                               قلزم فضل الهـــــــي ، رهنمــــــاي مؤمنينـــــــم


حجت بر حق حقم ، کاشــــــــف اســـــرار غيبـــم


                                              من امام و نور چشـــم اسمــــــان و هم زمينــــم


جلوه مصباح و نور عرشه (عرش استوي) يــــم


                                              گاه در سير عوالم ، گاه در عـــــرش برينــــــم


جد من ، ختم رسل ، پيغمبر اخر زمــان اســـــت


                                                شاخه طوبي زهـــــرا و اميــــــر المؤمنينـــــم


من وصي مصطفي و مرتضي و مجتبــــي يـــــم


                                                وارث شاه شهيدان ، زاده ان مـــــــه جبينـــــم


برترين ايات حقم ، مصـــــدر علــــــــم الهـــــي


                                                رهبر خلق جهانـــم ، شافــــــع للمــــذ نبينـــــم


نه سپهر عدل و دادم در زميـــــن و اسمانــــــم


                                                در لقب ، اين رتبه دارم ، حافظ دين مبينــــــم


قطره ام که از ان پديد امد به دنيا هفـــــت دريا


                                               صاحب کون و مکان ، درياي گوهـــر افرينــــم



شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, :: 23:39 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

اين كودك نازنين امير دلهاست

او باب مراد است و جواد ابن الرضاست

از آمدن او به محمد سوگند

خوشحال تر از امام هشتم زهراست

 

**********************************

اي حجت برحق خدا ادركني

محبوب تمام اوليا ادركني

اي آنكه به بركت قدومت هستي

دلداده حضرت رضا ادركني

 

**********************************

آسمان معرفت ، گنج سخا ، دریای جود

شهر فضل و دانش و بخشش بیاید در وجود

در شب میلاد مسعود شه خوبان جواد

حق به روی عالم و آدم در رحمت گشود

 

**********************************

پیشوای اهل ایمان مرکز تقوا تقی

مقتدای اهل ایقان کعبه دل هاستی

با شکوه مرتضی فرزند دلبند رضا

قرة العین نبی نور دل زهراستی

 

**********************************

امام جواد(ع): مؤمن به سه ویژگی نیاز دارد:

توفیق از جانب خدا، واعظی از درون و پذیرش نصحیت از ناصحین.

ولادت جواد الائمه برشما مبارک باد

 


**********************************


 

برخيز به شادى، گه برخاستن است

چون شادى امشب ز گنه تاختن است

امشب شب ميلاد تقى هست و شب

عيدى ز جواد و اهل بيت خواستن است

 

**********************************

خوش باش كه قلب شيعه شاد است امشب

كار همه بر وفق مراد است امشب

درهاى بهشت آرزو باز شده است

چون شام ولادت جواد است امشب

**********************************

 

می دهد عیدی رضا(ع) بر شیعیان و دوستانش

جشنی از بهر پسر، شاه خراسان دارد امشب

میلادامام جواد(ع) مبارک باد.

 

**********************************

شد باز به روی خلق، باب برکات

ای غرق گنه رسید کشتی نجات

زن دست به دامان جواد و بفرست

بر احمد و آل او دمادم صلوات

 

**********************************

اي كوي تو قبله ي مراد ادركني

اي دادرس روز معاد ادكني

اي گشته زفرط جود و احسان و عطا

                                    مشهور و ملقب به جواد ادركني

 



شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, :: 23:38 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر



گل آمد و زد خيمه به گلزار ببينيد

شد ماه رخ يار پديدار ببينيد

گسترد به دامان چمن فرش زمرّد

فراش صبا در قدم يار ببينيد

از نفخه باد سحر و عطر رياحين

صحراست مگر کلبه عطار ببينيد

خورشيد و مه و  مشتري و زهره و بهرام

ماتند ز نور رخ دلدار ببينيد

اين رشته جان در کف و آن تاج مرصع

بر يوسف عشقند گرفتار ببينيد

قمري به نواخواني و بلبل به تغزل

در پنجه  عشق اند گرفتار ببينيد

سبزي خط عارض گلنار کليم است

يا سرزده گل از شجر نار ببينيد

خورشيد بر آورده سر از مشرق اميد

يا آمده گل بر سر بازار ببينيد

عيد نو و عيد ظفر و عيد جواد است

اي خلوتيان حرم يار ببينيد

بر دامن ريحانه ي ريحانه ي طاهر

ريحانه اي از عترت اطهار ببينيد

رخسار جواد النقب چون گل خورشيد

طالع شده از خيمه زرتار ببينيد

ميثم صفت از دار فنا چشم ببنديد

تا طلعت حق را به سردار ببينيد

مُهر نهم از دايره ي مهر الهي

رخشان شده اي صاحب انصار ببييند

بر سفره ايجاد ز نعمات خداوند

آن مائده را چون گل بي خار ببينيد

تا چند اسير زر و تزوير و غروريد

در لوح قضا گر شده يک بار ببينيد

گر از شرر آه  ستمديده نترسيد

پس عاقبت کار ستمکار ببينيد

در دايره امن خداوند بپاييد

جود و کرم و بخشش و غفار ببينيد

مرداني شيدا شده بيمار محبت

او را به غم عشق گرفتار ببينيد

چو مردمک ديده به چشم نگرانش

جاي قدم يار وفادار ببينيد

يک دم مژه بر هم نزند بو که نشنيد

بر ديده اش آن يار دل آزار ببينيد



شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, :: 23:35 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

میلاد با سعادت نهمین ستاره درخشان آسمان ولایت را به پیشگاه حضرت ولیعصر (عج) و منتظران واقعی ظهور آن منجی بشریت تبریک عرض می کنیم .

 

امام نهم که نامش محمد و کنیه اش ابوجعفر و لقب او تقی و جواد است در سال 195 هجری قمری دیده به جهان گشود برخی تارخ تولد ایشان را در ماه رمضان و برخی دیگر در دهم ماه رجب ذکر کرده اند مادر بزرگوار ایشان سبیکه که از خاندان ماریه قبطیه همسر پیامبر اسلام به شمار میرود از نظر فضایل اخلاقی در درجه بالایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود به طوریکه امام رضا از ایشان به عنوان بانویی منزه و پاکدامن و با فضیلت یاد می کرد.

روزی که پدر بزرگوار ایشان در گذشت او حدود هشت سال داشت و در سن بیست و پنج سالگی به شهادت رسید و در گورستان قریش در بغداد در کنار قبر جدش ، موسی بن جعفر (ع) به خاک سپرده شد

امام جواد (ع) نخستین امامی بود که در کودکی به منصب امامت رسید ، خداوند قادر و حکیم زمان شکوفایی عقل و حکمت امام را نسبت به سایر بندگان زودتر قرار داد . چنانچه در مناظرات و بحث و گفتگوهای امام اوج علم و دانایی ایشان مشهود است .

در ذیل چند نمونه از معجزات و کرامات  آن حضرت ذکر شده است.

 

خشك شدن دست نوازنده

 

محمد بن ريان نقل مي كند : مامون براي رسيدن به هدفش (بدنام كردن حضرت امام جواد(ع) ) همه نوع نيرنگي را در خصوص امام جواد(ع) به كار برد اما هيچ كدام از آنها براي وي سودي نداشت .
به عنوان نمونه پس از به عقد درآوردن دخترش ام الفضل با امام جواد (ع)، صد كنيز زيبا را انتخاب كرد كه هر يك جامي پر از گوهر درخشان در دست داشتند .مامون به كنيزان دستور داد تا پس از نشستن حضرت در جايگاه دامادي به استقبال وي رفته و به او خوشامد گويند .كنيزكان به سوي حضرت شتافتند و خوشامد گفتند ولي امام هيچ التفاتي به آنها نكرد .
در دربار مامون مردي به نام مخارق كه ريشي بلند وصوتي خوش داشت و عود مي نواخت وجود داشت . وي به مامون گفت من توان آنرا دارم كه نقشه ات را - وادار كردن حضرت به لهو و لعب - عملي سازم .
از اينرو در مقابل امام جواد (ع) نشست و شروع به خواندن آواز كرد. كساني كه در آنجا حضور داشتند گرد مخارق حلقه زدند. هنگاميكه مخارق شروع به نواختن عود و آواز خواني كرد، امام جواد (ع) سر مبارك خود را متوجه او كرد و بر وي نهيب زد و فرمود: "اتق الله يا ذالعثنون " از خدا بترس اي ريش بلند . دست مخارق از حركت ايستاد ، عود از دستش افتاد و ديگر هرگز نتوانست عود بنوازد. 
روزي مامون از بلايي كه بر سر مخارق آمده بود از وي سئوال كرد . مخارق پاسخ داد چون امام جواد(ع) بر من نهيب زد چنان ترسي از هيبت او بر من مستولي شد كه دستم فلج شد و هرگز بهبود نيافت .
الكافي ،ج1،ص 494 - اثبات الهداة ،ج3 ،ص332 - مدينة المعاجز ،ج7 ،ص 303 - حلية الابرار ،ج4،ص565 - الوافي ،ج3،ص 828 - المناقب ،ج4 ،ص396 - البحار ،ج50،ص61 

 

نقره از برگ زيتون

 

ابو جعفر طبري از ابراهيم بن سعيد نقل مي كند كه : حضرت امام جواد (ع) را ديدم كه بر برگ درخت زيتون دست مي زد و آن برگها به برگ نقره تبديل مي شد . من آنها را از حضرت گرفتم ، وبا آنها در بازار معامله نمودم. آن برگها نقره خالص بود و هرگز تغييري نكردند .  دلائل الامامة، ص398 - موسوعة الامام الجواد (ع)،ج1،ص228- اثبات الهداة ، ج3 ،ص 345

 

طلا شدن خاك

 

اسماعيل بن عباس هاشمي مي گويد : در روز عيدي به خدمت حضرت جواد (ع) رفتم، از تنگدستي به آن حضرت شكايت كردم . حضرت سجاده خود را بلند كرد، از خاك قطعه اي از طلا گرفت. يعني خاك به بركت دست حضرت به پاره اي طلاي گداخته مبدل شد . آن را به من عطا كرد. من آنرا به بازار بردم شانزده مثقال بود .
اثبات الهداة ،ج3 ،ص 338 - بحارالانوار ،ج 50 ،ص 49 - مدينة المعاجز ،ج 7 ،ص373 - موسوعة الامام الجواد (ع)،ج 1 ،ص 253 

 

جاي انگشت بر سنگ

 

عمر بن يزيد مي گويد : امام محمد تقي(ع)را ديدم. به آن حضرت گفتم: يا بن رسول الله ، نشانه امامت چيست ؟
حضرت فرمود: امام كسي است كه توان چنين كاري را داشته باشد . دست خود را بر سنگي نهاد و جاي انگشتش بر آن ظاهر شد .


نرم شدن آهن 


راوي نقل مي كند : حضرت امام جواد (ع) را ديدم كه آهن را بدون آنكه در آتش نهد مي كشيد و سنگ را با خاتم خود نقش مي زد .
مدينة المعاجز ،ج7 ،ص322 - اثبات الهداة ،ج3 ، ص 345 - دلائل الامامة ،ص 399 
- نوادر المعجزات ،ص 181 - موسوعة الامام جواد (ع) ،ج1 ،ص 252

مراجع :

کتاب سیره پیشوایان ( مهدی پیشوائی)

سایت اطلاع رسانی امام جواد http://www.imamjawad.net

 

 

 

حواسمان باشد که ما شیعیان وارثان اینچنین بزرگانی هستیم !!!

 

یا مهدی ادرکنا



شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, :: 23:28 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

قال امام محمد تقى عليه السلام
�تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ أَعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ وَ خالِفِ الْهَوى وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَيْنِ اللّهِ فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُونُ.�
صبر را بالش كن، و فقر را در آغوش گير، و شهوات را ترك كن، و با هواى نفس مخالفت كن و بدان كه از ديده خدا پنهان نيستى، پس بنگر كه چگونه اى

ابوجعفر محمد بن علي نهمين امام از امامان دوازده گانه شيعيان و يازدهمين معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترين لقبهاي آن حضرت جواد (بخشنده) و تقي (پرهيزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبيكه يا  ريحانه يا دره از مردم نوبي (شمال سودان) است. در سال 195 هـ.ق در مدينه به دنيا آمد و در سال 220 هـ.ق در بغداد وفات يافت. مرقد آن حضرت در كاظمين كنار مرقد امام موسي كاظم (ع) قرار دارد.

دوران امامت

امام جواد (ع) در سال 203 هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگي، به امامت رسيد دوران هفده ساله امامت او با حكومت مامون و معتصم، خلفاي عباسي، همزمان بود. هنگامي كه امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدينه به توس رفت. اما جواد (ع) كه كودك بود، مانند ديگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدينه ماند و در سال 202 هـ.ق براي ديدار پدر به مرو رفت و سپس به مدينه بازگشت.

 امام در بغداد

پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او كه از كمالات علمي و معنوي امام جواد (ع) آگاه بود ايشان را از مدينه به بغداد دعوت كرد. اما دولتمردان حكومت عباسي و اطرافيان مامون از اين اقدام ناخشنود بودند، به ويژه آنكه مامون تصميم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسري امام جواد (ع) در آورد. مامون براي آنكه آنها را از مقام علمي و فضل آن حضرت آگاه كند، در بغداد مجلس بحثي، ميان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتيب داد. دراين مجلس، امام به پرسشهاي علما پاسخ گفت و ميزان دانش و هوش وي بر آنان آشكار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسري امام درآورد.

سفر حج

امام جواد (ع) پس از چندي به سفر حج رفت و از آنجا به مدينه بازگشت، و پايان خلافت مامون در آن شهر ساكن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسي، در سال 220 هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر بعضي روايتها به دستور معتصم مسموم شد و به شهادت رسيد.

امام جواد (ع) را همه مسلمانان عالمي بزرگ مي دانستند. ايشان انساني بردبار، نيكو سخن، عابد و بسيار باهوش بود. حديثهاي بسياري از آن امام، در كتابهاي حديث، از جمله عيون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب، بحارالانوار و ........ نقل شده است.

 

        نياز مؤمن به سه چيز
�أَلْمُؤْمِنُ يَحْتاجُ إِلى تَوْفيق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ.�:
 مؤمن نياز دارد به توفيقى از جانب خدا، و به پندگويى از سوى خودش، و به پذيرش از كسى كه او را نصيحت كند.

حركت فرهنگي و سياسي امام جواد (ع)

نضج گيري نحله ها و فرقه هاي گوناگون در عصر امام جواد(ع) ، فرايند عوامل گوناگوني چون گسترش جهان اسلام و ورود اعتقادات و باورهاي مذاهب و اديان ديگر ، ترجمه آثار فلاسفه يونان و درگيريها جناح بنديها و بلوك بندي قدرت بود .
امام جواد (ع) همانند پدر بزرگوارشان در دو جبههُ سياست و فكر و فرهنگ قرار داشت .موضعگيرها و شبهه افكني هاي فرقه هايي چون زيديه ، واقفيه ، غلات مجسمه، امام را بر آن داشت تا در حوزه فرهنگ تشيع در برابر آنان موضعي شفاف اتخاذ كند .
امام در موضعگيري در برابر فرقه زيديه كه امامت را پس از علي بن حسين زين العابدين (ع) از آن زيد مي پندارند .. در تفسير آيه " وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة " آنها را در رديف ناصبي ها خواندند. رجال كشي ،ص 319 - مسند الامام جواد (ع)، ص 150
حضرت در برابر فرقه واقفيه كه قائل به غيبت امام موسي كاظم(ع) بوده و بدين بهانه وجوهات بسياري را مصادره كرده بودند . آنان را نيز مصداق آيه " وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة " به شمار آورده و در بياني فرمودند : شيعيان نبايد پشت سر آنها نماز بخوانند. رجال كشي ،ص391 - مسند عطاردي ، ص 150
حضرت در برابر غلات زمان خويش به رهبري ابوالخطاب كه حضرت علي(ع) را تا مرز الوهيت و ربوبيت بالا برده بودند، فرمودند : لعنت خدا بر ابوالخطاب و اصحاب او و كساني كه درباره لعن او توقف كرده يا ترديد كنند. رجال كشي ،ص 444
موضعگيري تند حضرت درباره اين فرقه تا بدانجا بود كه حضرت در روايتي به اسحاق انباري مي فرمايند: " ابوالمهري و ابن ابي الرزقاء به هر طريقي بايد كشته شوند
".  مسندالامام جواد ، ص298
حضرت در برابر فرقه مجسمه كه برداشتهاي غلط آنان ازآياتي چون " يدالله فوق ايديهم "
و " ان الله علي العرش استوي " خداوند سبحان را جسم مي پنداشتند، فرمودند: " شيعيان نبايد پشت سر كسي كه خدا را جسم مي پندارد نماز گذارده و به او زكات بپردازند. تهذيب،ج3،ص283
فرقه كلامي معتزله كه پس از به قدرت رسيدن عباسيون به ميدان آمد و در سده نخست خلافت عباسي به اوج خود رسيد يكي ديگر از جريانهاي فكري و كلامي عصر امام جواد (ع) است .موضعگيري حضرت امام جواد (ع) چون پدر بزرگوارشان در اين برهه و در مقابل اين جريان كلامي از جايگاه ويژه اي برخوردار است تا آنجا كه مناظرات حضرت جواد(ع) با يحيي بن اكثم كه از بزرگترين فقهاي اين دوره به شمار مي رفت ، را مي توان رويارويي تفكر ناب تشيع با مناديان معتزله به تحليل نهاد كه همواره پيروزي باامام جواد (ع) بوده است . 



امام جواد (ع) در راستاي بسط و گسترش فرهنگ ناب تشيع كارگزاران و وكلايي در مناطق گوناگون و قلمرو بزرگ عباسيان تعيين و يا اعزام نمود . به گونه اي كه امام در مناطقي چون اهواز ، همدان ، ري ، سيستان ، بغداد ، واسط ، سبط ، بصره و نيز مناطق شيعه نشيني چون كوفه و قم داراي وكلايي كارآمد بود .
امام جواد (ع) در راستاي نفوذ نيروهاي شيعي در ساختار حكومتي بني عباس براي ياري شيعيان در مناطق گوناگون به افرادي چون" احمد بن حمزه قمي "اجازه پذيرفتن مناصب دولتي داد، تا جايي كه افرادي چون " نوح بن دراج " كه چندي قاضي بغداد و سپس قاضي كوفه بود، از ياران حضرت(ع) به شمار مي رفتند كساني از بزرگان و ثقات شيعه چون محمد بن اسماعيل بن بزيع ( نيشابوري ) كه از وزراي خلفاي عباسي به شمار مي رفت به گونه اي با حضرت در ارتباط بودند كه وي از حضرت جواد (ع) پيراهني درخواست كرد كه به هنگام مرگ به جاي كفن بپوشد و حضرت خواست او را اجابت و براي وي پيراهن خويش را فرستاد .
حركت امام جواد (ع) در چينش نيروهاي فكري و سياسي، خود حركتي كاملاً محرمانه بود، تا جايي كه وقتي به ابراهيم بن محمد نامه مي نويسد به او امر مي كند كه تا وقتي " يحيي بن ابي عمران" ( از اصحاب حضرت ) زنده است نامه را نگشايد . پس از چند سال كه يحيي از دنيا مي رود ابراهيم بن محمد نامه را مي گشايد كه حضرت در آن به او خطاب كرده : مسئوليتها و كارهايي كه به عهده ( يحيي بن ابي عمران ) بوده از اين پس بر عهده توست . بحارالانوار، ج 50،ص 37
اين نشانگر آن است كه حضرت در جو اختناق حكومت بني عباس مواظبت و عنايت داشت، تا كسي از جانشيني نمايندگان وي اطلاعي حاصل ننمايد.
دوران دشوار امام جواد (ع) در نقش و تبليغ شيعي را بايد در هم عصر بودن وي با دو خليفه عباسي نگريست خصوصا مامون عباسي كه به گفته ابن نديم "اعلم تر از همه خلفا نسبت به فقه وكلام بوده است. " 
دوران هفده ساله امامت حضرت جواد (ع) همزمان با دو خليفه بني عباسي مامون و معتصم بود ، 15 سال در دوره مامون -ازسال 203 ق سال شهادت حضرت رضا (ع) تا مرگ مامون در 218 - و دو سال در دوره معتصم - (سال مرگ ما مون 218 تا 220)
شرايط دوره 15 ساله نخست حضرت درست همان شرايط پدر بزرگوارش بود كه در مقابل زيركترين و عالم ترين خليفه عباسي قرار داشت .
مامون كه در سال 204 هجري وارد بغداد شد امام جواد (ع) را كه بنا بر برخي از روايات سن مباركشان در اين دوران10 سال بيش نبود از مدينه به بغداد فرا خواند و سياست پيشين خويش را در محدود ساختن امام رضا (ع) در خصوص امام جواد (ع) نيز استمرار داد .
ترس از علويان و محبت اهل بيت در دل مسلمانان از يك سو و متهم بودن وي در به شهادت رساندن امام رضا (ع) در جهان اسلام از سوي ديگر، وي را بر آن داشت تا با به تزويج در آوردن دختر خويش ام الفضل، ضمن تبرئه خويش و استمرار حركت عوامفريبانه در دوست داشتن اهل بيت، پايه هاي حكومت خويش را مستحكم سازد .
اين حركت مامون چون سپردن ولايتعهدي به امام رضا (ع) 9 مورد اعتراض بزرگان بني عباس قرار گرفت اما مشاهده علم و درايت حضرت جواد(ع) در همان سن آنانرا به قبول اين ازدواج ترغيب ساخت. امام جواد (ع) شرايط خود را همان شرايط پدر خويش ديد، از اينرو با پذيرش ازدواج با ام الفضل نقشه پليد مامون در به قتل رساندن وي و شيعيان را از صفحه ذهن مامون زدود.
حضرت(ع) كه به خوبي از سياستها و نقشه هاي مامون در بهره برداري از جايگاه ديني و اجتماعي خود باخبر بود، پس از ازدواج اقامت در بغداد را رد و به مدينه بازگشت و تا سال شهادت خويش در آنجا مقيم شد .
نامه هاي ام الفضل به پدر خويش مبني بر عدم توجه امام جواد (ع) به وي، بيانگر اجباري بودن ازدواج وي با ام الفضل و نداشتن فرزندي از ام الفضل از امام جواد (ع) پرده از هوشمندي امام (ع) برمي دارد؛ چون كه مامون بر آن بود تا با به دنيا آمدن فرزندي از ام الفضل وي را به عنوان يكي از فرزندان رسول خدا (ص) در بين شيعيان، محور حركتهاي آينده خود و بني عباس قرار دهد. مامون در سال 218 ه .ق در مسير حركت به سوي جنگ تا روم درگذشت . علي رغم تمايل سپاه و سران بني عباس به خلافت عباس فرزند مامون ، عباس بنا بر وصيت پدر با عمويش ابو اسحاق معتصم بيعت كرد .
معتصم هشتمين خليفه عباسي پس از ورود به بغداد، امام جواد(ع) را از مدينه به بغداد فرا خواند .
حضرت در سال 218 پس از معرفي امام هادي(ع) به جانشيني خود به همراه ام الفضل به بغداد رفت .
در اين سفر حضرت با شخصيتي متفاوت از مامون روبرو شد ، شخصيتي با روحيه نظامي گري و فاقد بينش علمي . معتصم كه مايه هاي حيله گري و عوامفريبي هاي مامون را در خود نداشت ، موضعگيري متضاد با اهل بيت خود را در بين مردم آشكار ساخت .
امام عليه السلام در دو سال آخر عمر خويش تحت نظارت شديدتر دستگاه امنيتي و نظامي معتصم قرار گرفت. 
از اينرو شرايط امام جواد به گونه اي شد كه حضرت توسط معجزات و كرامات و شركت در جلسات علمي ، امامت خود را به ديگران به اثبات مي رساند .
امام جواد (ع) در طول زندگي پربار اما كوتاه خويش بر آن بود تا ارتباط با مردم را حتي در سخت ترين شرايط حفظ كند و با بذل و بخشش به فقرا و مساكين كرامت اهل بيت را به اثبات رساند. وي اين سيره خويش را به امر پدر بزرگوارش آغاز و به انجام رساند . امام رضا (ع) در يكي از نامه هاي خود به حضرت جواد (ع) مي نويسد :
" به من خبر رسيده است كه ملازمان تو ، هنگامي كه سوار مي شوي از روي بخل تو را از در كوچك بيرون مي برند تا از تو خيري به كسي نرسد تو را به حق خودم بر تو، سوگند مي دهم كه از درب بزرگ بيرون آيي و به همراه خود زر و سيم داشته باش تا به نيازمندان و محتاجان عطا كني. "
و اين آغاز يك حركت مردمي ، معنوي و انساني بود كه به استحكام پايگاه مردمي حضرت منجر شد و دستگاه بني عباس را از نام " جواد " به معناي بخشنده به هراس وا داشت .



چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 16:45 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب (شب آرزوها ) می نامند

امیدوارم تک تک آرزو های کوچیک و بزرگتون تیک بخوره

(احمدسلیمانی فر )


اول از همه امیدوارم اولین آرزوتون در این شب جمعه

ظهور اقا امام زمان باشه

لیله الرغائب شب آرزوها شبی که آسمانش پر از برق ستارگان است.

در آن شب هر دعایی  ستاره ای خواهد شد و در پهنه­ی آسمان خواهد نشست.

بیا ستاره های هم را نظاره کنیم و بر هر کدام آمین بگوئیم.

.

.

.

شب آرزوهاست آرزو میکنم به تمام آرزوهایت برسی اگه تو این شب دلت شکست یادی از ما هم بکن

.

.

.

الهی! «دعا» به درگاه تو لجاج است، چون دانی که بنده به چه محتاج است.

لیله الرغائب است و اگر دلتان با خداست ما را بی نصیب از دعا نکنید

.

.

.

شب آرزوهاست و من آرزو دارم

دلت مثل بهار، پر شوداز لحظه های ماندگار

زندگیت خالی از اندوه و غم، لحظه های شادمانی بی شمار

.

.

.

شب آرزوها ست. بیا از امروز کمتر خسته شویم بلکه آن شب را تا به صبح اجابتش بیدار بمانیم.

برای هم دعا کنیم.

.

.

.

شب آرزوهاست آرزو میکنم

خانه قلبت پر از گلهای یاس،نغمه خوان خانه قلبت هزار

باغ احساست پر از گلهای ناز،همچو یه قالی پر از نقش و نگار

 

 

 

.

.

.

شب آرزوهاست بیا دعا کنیم برای آن کودکی که در آن سوی پهناور زمین امشب را گرسنه خواهد خوابید.

و برای آن بیماری که فردایش را کسی امیدوار نیست.

بیا از خدا بخواهیم رنج های آدمی را بکاهد و آرامش او را بیافزاید

.

.

.

شب آرزوهاست. بیا غرور را کنار بگذاریم، لباس تکبر از تن به در کنیم و از

درگاه خداوند متعال عذر خواهی کنیم به خاطر آن که عصیانش کردیم و نافرمانیش نمودیم.

بیا عذر تقصیر به درگاهش آوریم که چون شیطان از فرمانش سر باز زدیم.

.

.

.

شب آرزوهاست آرزو میکنم

خانه قلبت پر از گلهای یاس،نغمه خوان خانه قلبت هزار

باغ احساست پر از گلهای ناز،همچو یه قالی پر از نقش و نگار

.

.

.

شب آرزوها، شب اجابت است، شب مغفرت  است.

از کف ندهیمش… آرزوهایت برآورده باد محتاجم به  آرزویی نیک

.

.

.

شب آرزوهاست خدایا به حق این شب عزیز همه رابه ارزوهایشان برسان
خدایا ما را ان ده که آن به.
خدایا شیرینی بخشش و محبت را به ما بچشان

.

.

.

شب آرزوهاست و من برایت آرزو میکنم  عاشق شوى، و اگر هستى، کسى هم به تو عشق بورزد،

و اگر اینگونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد، و پس از تنهاییت، نفرت از کسى نیابى

.

.

.

شب آرزوهاست برایت آرزو میکم

روزهایت هر یکی بهتر ز قبل، خوش بود بر کام تو این روزگار

همچو شمعی باشی و همراه گل، من بگردم دور تو پروانه وار

.

.

.

شب آرزوهاست  و با هر زبان ، با هر عقیده ، در هر کجا و هر زمانی که با امید از خدا خواهشی دارید

ما را بی نصیب از دعاهایتان نگذارید . . .

.

.

.

شعر برای شب آرزوها لیله الرغائب

الهی نام تو ما را جواز،
مهر تو ما را جهاز،
شناخت تو ما را امان،
لطف تو ما را عیان.

الهی ضعیفان را پناهی.
قاصدان را بر سر راهی.
مومنان را گواهی.
چه عزیز است آن کس که تو خواهی.

الهی ای خالق بی مدد و ای واحد بی عدد،
ای اول بی هدایت و ای آخر بی نهایت.
ای ظاهر بی صورت و ای باطن بی سیرت،
ای حی بی ذلت و ای معطی بی فطرت و ای بخشنده بی منت،
ای داننده رازها،
ای شنونده آوازها،
ای بیننده نمازها،
ای شناسنده نامها ،
ای رساننده گامها،
ای مبر از عوایق،
ای مطلع بر حقایق،
ای مهربان بر خلایق،
عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر
و بر عیب های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر،
از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.

 



چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 16:41 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

شب آرزوها

دلم گرفته ...

وقتی میگن امشب می تونی هرآرزویی داری بگی ،

بغض گلوم رو میگیره!

وقتی یادت میندازن که یکی هست ، یکی هست که صدات رو میشنوه

یکی که توی خلوت اشکات پا میذاره ،

یکی نزدیک تر از اونچه که فکرش رو بکنی!

دستام خالیه! خودم لبریز گناه!

اون میشنوه ... همیشه میشنوه... بگو

بگو که چقدر بهش نیاز داری ...

خوردی زمین، خسته ای، میخوای دستاتو بگیره و بلندت کنه!

بگو ، هرچی تو دلته... بریز بیرون...فریاد بزن...

خودش گفته!

اون قول داده!

*********************************************************

خدایا به حق این شب عزیز همه رو به آرزوهاشون برسون.

خدایا ما را آن ده که آن به.

 

خدایا شیرینی بخشش و محبتت را به ما بچشان.

*********************************************************

اگه امشب دلت تا یه جاهایی پرکشید ما رو هم از یاد نبر!

ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ



چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 16:38 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

اِلهی اَتَرانی ما اَتَیتُکَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الْامال.[1]

خدایا! مرا ببین! تنها به خاطر آرزوها و امیدهایم به درگاه تو آمده‌ام.

سپاس، از آن ِپروردگار آرزوها و امیدهاست. خداوند مهربانی که هرقدر از او بخواهیم، خسته نمی‌شود و هرقدر عطا کند، از اقیانوس بی‌کران نعمت‌هایش کاسته نخواهد شد. خداوندا! درهای رحمت تو همواره به روی خواهندگان باز است و دست عطایت گشاده. بندگان تو هر زمان که صدایت کنند، پاسخ می‌دهی و اگر خالصانه آرزو کنند، ‌می‌بخشى. امشب اما شب دیگری است؛ شب آرزوهاست. امشب، من تمام دعاها و آرزوهای عمرم را یک‌جا به درگاهت آورده‌ام. امشب، در پی آنم که به اندازه یک عمر از تو طلب کنم.

تو تنها کسی هستی که وقتی آرزوهایم را با او در میان می‌نهم، احساس خفت و حقارت نمی‌کنم. تنها تویی آن‌که دوست دارم تمام غم‌هایم را برایش مو به مو شرح دهم. تو هرگز به آرزوهایم نمی‌خندى. هرگز حاجت‌های مرا به سخره نمی‌گیرى. مرا به خاطر آرزوهایم تحقیر نمی‌کنى. من در حضور تو حتی از کوچک‌ترین آرزوهایم چشم نمی‌پوشم. از رؤیاهای خویش هرقدر پیش پا افتاده در حضور تو شرمگین نمی‌شوم. همه را، همه را برای تو می‌گویم. همه رؤیاهایم را، خواسته‌هایم را، هرقدر کوچک، هرقدر هم که کودکانه، به تو می‌گویم.

تو به من آموخته‌ای خواستن و طلب کردن را؛ که همیشه نیکی‌ها را طلب کنم؛ که تنها از تو بخواهم و از غیر تو هیچ نخواهم. پروردگارا! گنج‌های تو نامتناهی‌است و هرقدر عطا کنى، کاستی نمی‌یابد. پس، از تو روزافزون طلب می‌کنم و تمام خیرها و خوبی‌ها را یک‌جا از تو می‌خواهم.

خدایا! کمکم کن تا آرزوهایم شایسته و روا باشند. کمکم کن بهترین‌ها را آرزو کنم. من با آرزوهای خویش زنده‌ام. یاری‌ام کن آرزوهایم ارزش خواستن و با آنها زندگی کردن را داشته باشند. به من بیاموز چیزی را آرزو کنم که تو دوست می‌دارى، چیزی را طلب کنم که مرا به تو نزدیک‌تر سازد. به من بیاموز در راه رسیدن به آرزوهایم صبور باشم و تن به قضا و قدر تو بسپارم. بیاموز که برای کسب نیکی‌ها، شکیبایی پیشه کنم. در راه استجابت دعاهایم، هرگز ناامید نشوم و هرگز در مهر تو تردید نکنم. خدایا! مباد ابلیس در آرزوهایم مرا راهبر شود. مباد دل به وعده‌های دروغ او ببندم و وعده‌های راستین تو را از یاد ببرم. مباد هنگام دل‌بستن به لطف تو، او مرا از وعده‌هایت ناامید کند. مباد تأخیر در رسیدن به آرزوهایم،‌رشته الفت مرا از تو ببرد و دوستی‌ام را با شیطان محکم کند. کمکم کن خالق مهربان! ... هرگز صبر و امیدم را از دست ندهم و هرگز به درگاه تو جز با خوش‌بینی روی نیاورم. خدایا! مرا به آرزوهایم برسان؛ آرزوهایی که خیرند و امید به رسیدنشان، امید به قرب توست. دعاهایم را مستجاب کن تا ایمان و عشقم به تو روز به روز افزون‌تر شود و ابلیس حیله‌گر به خاک سیاه بنشیند.

خدایا! هر آنچه از زیبایی و نیکی که نزد توست، سخت مرا شیفته خود کرده. به تمام خوبی‌هایی که نزد خود دارى، مشتاق و محتاج و آرزومندم. صدای مرا بشنو؛ صدای بنده‌‌ای که امیدش به آنچه نزد توست، بزرگ است.[2] خدایا! به هر خیری که از سوی تو نازل شود محتاجم و فقیر،[3] مرا تنها نگذار[4] و سینه‌ام را با صبر گشایش بده و مشکلاتم را آسان کن.[5] من و خاندانم را برپاکننده نماز قرار بده و دعایم را بپذیر.[6] مرا به جایگاهی مبارک برسان که تو بهترین رساننده به منزلگاه خیر و سعادت هستى.[7]

سپاس از آن ِخدایی است که اندوه را از ما دور می‌کند.[8]

همانا پروردگار من حق را بر من القا خواهد کرد، که او به اسرار عوالم غیب آگاه است.[9]

اگر از خداوند طلب آمرزش کنى، خداوند تو را می‌آمرزد.[10]

خدای مهربان! من آمده‌‌‌ام، با دستانی که به امید امداد تو، بر آسمان افراشته شده است.

دل من، مثل یک دانه زندانی در خاک، آرزومند روزی است که در پرتو پرنور تو،‌ببالد و از سکوت تاریک خاک بگریزد و در اوج یاس‌ها بشکفد.

ای مهربان دیرین! یاری‌ام کن تا ریشه‌هایم را تا مغز استخوان راهروی بی‌هوای دنیا بتنم تا برسم به آب زلال ایمان، به مهربانى، به خوبى، به سادگى، به تو که همه جای زمین و زمانى.

ای همه زیبایى! از اضطراب شب‌های تاریک معصیت، مثل یک ماهی شده‌ام که در قابی روی دیوار یخ زده باشد و نتواند خوشبختی را به خاطر آورد؛ مثل یک پرنده سنگین که با داشتن دو بال، از حجم آبی آسمان، هیچ نمی‌داند.

دستم را بگیر تا در هوای عشق تو پرواز کنم و از قفس غبارآلود تن رها شوم و اوج بگیریم تا آسمان آبی بندگی تو، ای مهربان‌ترین مهربانان.[11]

[1] . بخشی از دعای صباح (مفاتیح نوین، مکارم شیرازى، ص 95).

[2]. دعای کمیل، (عَظُمَ فیما عِنْدَکَ رَغْبَتُهِ).

[3]. نک: قصص: 24.

[4]. نک: انبیا: 89.

[5]. نک: طه:‌25 و 26.

[6]. نک: ابراهیم: 40.

[7]. نک: مؤمنون: 25.

[8]. نک: فاطر: 34.

[9]. نک: سبأ: 48.

[10]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 329.

[11]. بتول جعفرى، «شمیم یار»، پیام زن، سال یازدهم، ش 5، مرداد 81 .



درباره وبلاگ

باسلام خدمت تمامی دوستان عزیز بعضی از دوستان سوال کردند که آیا من طلبه یا مداح هستم که من لازم دونستم خودموبرا دوستان معرفی کنم. اینجانب احمدسلیمانی فر ازسال 1378 مداحی اهل البیت راشروع کرده ودرکسوت نوکری اهل البیت (ع) درحال خدمت میباشم دوستانی که قصدبرقراری ارتباط بابنده رودارندمیتوانندبااین سامانه بامن درارتباط باشندوبرای من پیامک بزنندتادراسرع وقت جوابشان رابدهم شماره سامانه پیامک این حقیر 10000202203330
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان انتظارفرج و آدرس entezarefaraj.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان