انتظارفرج
سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 19:44 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

امام حسن عسكری

‏معتمد عباسى كه همواره از محبوبیت و نفوذ معنوى امام در جامعه نگران بود، چون دید توجه مردم به امام روز بروز بیشتر مى‏شود و زندان و اختناق و مراقبت تاثیر معكوس دارد، سرانجام به همان شیوه مزورانه دیرینه متوسل شد و امام را پنهانى مسموم ساخت.

دانشمند نامدار جهان تشیع، «طبرسى‏» ، مى‏نویسد:

بسیارى از دانشمندان ما گفته‏اند: امام عسكرى-علیه السلام-بر اثر مسمومیت‏به شهادت رسید، چنانكه پدرش و جدش و همه امامان، با شهادت از دنیا رفته‏اند. (1)

 «كفعمى‏»، دانشمند معروف شیعه، مى‏گوید:

 او را «معتمد» مسموم ساخت (2) و «محمد بن جریر بن رستم‏» ، از دانشمندان شیعى در قرن چهارم، معتقد است كه: امام عسكرى-علیه السلام-در اثر مسمومیت‏به درجه شهادت رسید. (3)

یكى از نشانه‏هاى شهادت امام توسط دربار عباسى، تحركها و تلاشهاى فوق العاده‏اى بود كه معتمد عباسى در روزهاى مسمومیت و شهادت امام، براى عادى جلوه دادن مرگ آن حضرت از خود نشان داد.



ادامه مطلب ...


سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 19:43 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

بار دیگر شد ز کینه                زنده غم های مدینه

چون بقیع ، سامرا از کین خراب است       قلب شیعه در این ماتم کباب است

شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجری نوشته اند .در کيفيت وفات آن امام بزرگوار آمده است : فرزند عبيدالله بن خاقان گويد روزی برای پدرم ( که وزير معتمد عباسی بود ) خبر آوردند که ابن الرضا - يعنی  حضرت امام حسن عسکری - رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد . خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد . يکی از ايشان نحرير خادمبود که از محرمان خاص خليفه بود ، امر کرد ايشان را که پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند ، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند . و طبيبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسين نزد آن حضرت برود ، و از احوال او آگاه شود . بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است ، و ضعف بر او مستولی گرديده . پس بامداد سوار شد ، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطبای  مسيحی و يهودی در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران ) را طلبيد و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پيوسته نزد آن حضرت باشند . و اين کارها را برای  آن مي کردند که آن زهری  که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنيا رفته ، پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربيع الاول سال 260 ه . ق آن امام مظلوم در سن  29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود . بعد از آن خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد ، زيرا شنيده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی  خواهد شد ، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد ... تا دو سال تفحص احوال او مي کردند ... . اين جستجوها و پژوهشها نتيجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل و بعد از او - از طريق روايات مورد اعتمادی که به حضرت رسول الله (ص ) مي پيوست ، شنيده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرزندی پاک گهر ملقب به مهدی آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص ) ولادت خواهد يافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد . بدين جهت به بهانه های  مختلف در خانه حضرت عسکری علیه السلام رفت و آمد بسيار مي کردند ، و جستجو مي نمودند تا از آن فرزند گرامی اثری بيابند و او را نابود سازند . به راستی داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهيم علیه السلام و حضرت موسی  علیه السلام تکرار مي شد .



سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 19:37 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

شهادت امام حسن عسكري

خداى تعالى پيامبران و اوصياى ايشان (ع) را با معجزاتى كه ديگر افراد بشر از آوردن نظير آنها عاجزند، يارى كرده است تا گواه راستين بر درستى خير و هدايتى باشد كه از طرف خدا براى مردم آورده‏اند، كه اگر اين يارى خدا نبود، آنان در انجام رسالت خود سست مى‏شدند و كسى گفته‏هاى آنان را تصديق نمى‏كرد. از جمله امدادهاى الهى آن است كه آنچه در باطن مردم مى‏گذشت و در اعماق دلهاشان پنهان داشتند و آنچه را كه در آينده اتفاق مى‏افتاد از همه آنها آگاه مى‏فرمود، خداى تعالى اين عنايت را به ائمة هدى (ع) از جمله به امام بزرگوار ابو محمد (ع) فرموده بود كه ما به برخى از موارد مهمى كه از آن حضرت رسيده است اشاره مى‏كنيم:

1- حسن نصيبى نقل كرده، مى‏گويد: در دلم گذشت كه آيا عرق جنب پاك است، يا نه؟ به در منزل امام ابو محمد، حسن عسكرى (ع) آمدم تا از آن حضرت بپرسم، شبانگاه به منزل او رسيدم و در آن جا اقامت كردم چون سفيده صبح دميد امام (ع) از منزل بيرون شد، ديد من خوابيده‏ام، مرا بيدار كرد و فرمود:

«اگر عرق جنب از حلال باشد، آرى پاك است و اگر از حرام باشد، نه.»1

2- اسماعيل بن محمد عباسى روايت كرده، مى‏گويد: از حاجتى كه داشتم خدمت ابو محمد (ع) شكايت كردم و قسم ياد كردم كه نه يك درهم و نه بيشتر، هيچ مبلغى نزد من نيست، امام رو به من كرد و فرمود:

«آيا به دروغ سوگند مى‏خورى، در حالى كه دويست دينار در زير زمين پنهان كرده‏اى؟ البته اين حرف را بدان جهت نمى‏گويم كه چيزى ندهم! (آن وقت رو به غلامش كرد و فرمود:) آنچه همراهت هست به اين مرد بده».



ادامه مطلب ...


سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 19:32 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر
شهادت امام حسن عسكري

تجلي يازدهم که بر طلوعي بي‏زوال تکيه دارد، درد را چه عميق درک کرده است، تبسم قدسي لحظاتش، همه صبر بود و اشک‏هاي هماره نيمه شب‏هايش، تمام شوق وصال!

مي‏ديد و مي‏نگريست که حقارت دنيا، در تغافل مردم، به ارزشي جدال برانگيز تبديل شده است. رنج مي‏برد از اين که انسان، آن سوي اين هيچستان خاک را جست‏وجو نمي‏کند و به فراتر از خود نمي‏انديشد!

مهرباني محض بود و صبر تمام! زنجيرهاي اسارت را بر دست و پاي خود تحمل کرد تا مردم، زمين‏گير نشوند؛ تا جهاني را از اسارت در خاک برهاند.

در موضع علم و مناظره، مقتدرانه قد علم کرد تا انسان را از جهالت دست و پاگير خويش نجات دهد. پايگاه‏هاي مردمي‏اش، گسترده‏ترين مدرسه‏هاي خودسازي و جامعه‏پروري بود. اما افسوس که کم بودند آنان که اين را فهميدند!



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, :: 11:4 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

ماجراي ليله المبيت
   
 

هجرت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از مكّه به مدينه

يكي از داستان‎هاي مهم زندگي پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ ماجراي عظيم هجرت او و يارانش از مكّه به مدينه است، چنان كه قرآن در سورة انفال آية 30، و سورة بقره آية 207 به اين مطلب اشاره كرده است، كه خلاصه‎اش چنين است:
هنگامي كه مسلمانان در مكّه در فشار و آزار شديد مشركان قرار گرفتند، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ، مسلمانان را به هجرت به مدينه دستور داد، مشركان احساس خطر شديد كردند و با خود گفتند: هجرت مسلمانان به مدينه موجب تشكّل آنها در مدينه شده، و در آيندة نزديك، كار را بر ما سخت خواهد كرد. سران آنها در «دار النَّدوَه» مجلس شوراي خود اجتماع كردند، و هر كدام در مورد جلوگيري از اسلام و دعوت پيامبر، پيشنهادي نمودند، چنان كه در آية 30 سورة انفال به اين توطئه، اشاره شده است.
سرانجام پيشنهاد ابوجهل تصويب شد، پيشنهاد او اين بود كه: «از هر قبيله‎اي، يك جوان شجاع به عنوان نماينده انتخاب شود، و همة آن نمايندگان در يك شب، خانة پيامبر را محاصره كنند، و به سوي او حمله كرده و او را در رختخوابش بكشند.»
آن شب فرا رسيد، جبرئيل ماجراي توطئه كودتاچيان را به پيامبر خبر داد. پيامبر ماجرا را به علي ـ عليه السلام ـ خبر داد، و به او فرمود: «امشب در رختخواب من بخواب، تا كافران گمان كنند كه من در رختخواب خود خوابيده‎ام، به انتظار من در بيرون خانه بمانند و من پنهاني از خانه خارج شوم.»
با اين كه خوابيدن در رختخواب پيامبر و افكندن روپوش سبز پيامبر بر روي خود، صد در صد خطرناك بود، حضرت علي با جان و دل، اين پيشنهاد را پذيرفت، و در رختخواب آن حضرت خوابيد. آن شب نمايندگان مشركان، با شمشيرهاي برهنه، خانة پيامبر را محاصره كردند، پيامبر شبانه، بي‎آنكه مشركان متوجه شوند، در تاريكي شب از خانه بيرون آمد و به سوي غار ثور كه در هفت كيلومتري جنوب مكّه قرار گرفته، رفت و در آن جا مخفي شد، در اين هنگام ابوبكر نيز همراه پيامبر بود.
سپس پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از غار ثور به سوي مدينه هجرت نمود، آن حضرت در روز پنجشنبه اول ربيع الاول سال 13 بعثت از مكّه خارج شد و در روز 12 همين ماه به مدينه وارد گرديد.[1]

مباهات خدا به فرشتگان در مورد خوابيدن علي ـ عليه السلام ـ

جبرئيل و ميكائيل از سوي خداوند، كنار رختخواب حضرت علي ـ عليه السلام ـ آمدند، جبرئيل به آن حضرت گفت:
«به به! كيست مثل تو اي فرزند ابوطالب، كه فرشتگان به وجود تو (و فداكاري تو) مباهات مي‎كنند.» آن گاه اين آيه را از طرف خداوند، در شأن علي ـ عليه السلام ـ، به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نازل كرد:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ؛ بعضي از مردم (فداكار و باايمان، هم چون علي ـ عليه السلام ـ به هنگام خفتن در جايگاه پيامبر) جان خود را در برابر خشنودي خدا مي‎فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.»[2]

پی نوشتها:

[1]. اقتباس از سيرة ابن هشام، ج 2، ص 126 به بعد؛ ناسخ التواريخ هجرت، ج 1، ص 14.
[2]. تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 23 و 29. (بقره، 207).

 



چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, :: 11:1 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

لیلة المبیت چه شبی است؟ یکی از مفسران معروف اهل سنت به نام ثعلبی ماجرای لیله المبیت را در تفسیر خود چنین روایت می‌کند:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هنگامی که تصمیم به هجرت به سوی مدینه گرفت، امام علی علیه السلام را در مکه مامور بازگرداندن امانت‌های مردم که نزد او بود فرمود.
پیامبر در شب عزیمتش دستور داد امام علی علیه السلام در بستر او بخوابد. آن شب مشرکین اطراف خانه او را گرفته بودند و قصد کشتن پیامبر را داشتند. پیامبر به امام علی علیه السلام فرمود: «روانداز سبزرنگ مرا روی خود بینداز و در بستر من بخواب. انشاء الله هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.»
امام علی علیه السلام نیز همین کار را انجام داد. در این هنگام خداوند به جبرئیل و مکائیل(1) وحی فرستاد که: من در میان شما پیمان برادری ایجاد کردم و عمر یکی را طولانی‌تر از دیگری قرار دادم. کدام یک از شما این عمر طولانی را برای دیگری می‌خواهد؟
اما هر یک از آن دو، ترجیح دادند زندگی طولانی‌تر، از آن خودشان باشد.
خداوند به آنها وحی فرستاد: شما چرا همچون علی بن ابی طالب علیه السلام نیستید؟ من میان او و محمد، برادری بر قرار ساختم و او در بستر پیامبر خوابید و جان او را بر جان خویش مقدم شمرد. به زمین فرود بروید و او را از شر دشمنانش حفظ کنید.
آنها فرود آمدند. جبرئیل بالای سر امام علی(ع) و میکائیل پایین پای ایشان ایستاد. جبرئیل گفت: «آفرین، آفرین! ای علی چه کسی همانند تو است؟! خداوند متعال به تو نزد فرشتگان مباهات کرد!»

در این هنگام که پیامبر به سوی مدینه می‌رفت، آیه 207 سوره بقره در شأن حضرت علی علیه السلام نازل شد:
« و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاة الله و الله رؤف بالعباد» (برخی از مردم مومن و فداکار، جان خود را در قبال خشنودی خدا می‌فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.)

این شب تاریخی را که حضرت علی علیه السلام در جایگاه پیامبر و برای نجات جان او در بسترش خوابید، لیلة المبیت نامیده شده است.

   


-----------------------------------------------
منبع: پیام قرآن، ج 9، ص 265 و ص 266


پی نوشت ها:

1: میکائیل یکی از چهار فرشته مقرب خدا و مأمور روزی رساندن به مخلوقات است.

 



به شب اول ماه ربیع الاول سال سیزدهم بعثت که حضرت على(علیه السلام) جاى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خوابید، «لیلة المبیت» مى گویند.
خلاصه آن واقعه از این قرار است که در سال سیزدهم بعثت سران قریش در یک شوراى عمومى تصمیم گرفتند که نداى توحید را با زندانى کردن پیامبر یا کشتن و یا تبعید او خاموش سازند، چنان که قرآن کریم مى فرماید:


«وَ إذ یَمکُرُ بِکَ الَّذیِنَ کَفَرُوا لِیُثبِتوکَ اَوْ یَقتُلوکَ أَو یُخْرِجُوکَ وَ یَمکُروُنَ وَ یَمکُرُ اللهَ وَ اللهُ خَیرُ المَاکِرینَ»; [1]
به خاطر بیاور هنگامى را که کافران نقشه مى کشیدند که تو را به زندان بیفکنند یا به قتل برسانند و یا از مکه خارج سازند. آنها چاره مى اندیشیدند و نقشه مى کشیدند، و خداوند هم تدبیر مى کرد; و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است.


سرانجام سران قریش تصمیم گرفتند که از هر قبیله، فردى انتخاب شود تا افراد منتخب در نیمه شب یک باره بر خانه حضرت هجوم برده، او را قطعه قطعه کنند. بدین طریق هم از تبلیغات او آسوده شوند و هم خون او در میان قبایل عرب پخش شود تا خاندان هاشم نتوانند با آنها به مبارزه برخیزند. فرشته وحى، پیامبر را از نقشه شوم مشرکان آگاه ساخت و به آن حضرت دستور داد تا از مکه به عزم مدینه خارج شود. پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) حضرت على(علیه السلام) را از این نقشه آگاه کرد و به او فرمود: «امشب در خواب گاه من بخواب و رواندازِ سبزِ مرا به خود بپیچ تا آنان تصور کنند که من هنوز در خانه و در بستر آرمیده ام و مرا تعقیب نکند». آن گاه پیامبر مخفیانه به سمت غار ثور حرکت کرد و از خداوند درخواست نمود تا دشمن را از دست یابى به او گمراه کند و آنان نتوانند او را پیدا کنند ... . [2]
در روایات شیعه و اهل سنت آمده است که على(علیه السلام) این کار را انجام داد و خداوند به خاطر این کار به فرشتگان مباهات نمود و موقعى که پیامبر (صلى الله علیه وآله) به سوى مدینه در حرکت بود، این آیه را در شأن حضرت على (علیه السلام) نازل فرمود:


 وَ مِنَ النّاسِ مَن یشرى نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ الله و اللهُ رَئوفٌ بالعباد); [3]
بعضى از مردم جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى فروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.


 
پاورقی


[1] سوره انفال، آیه 30، ر.ک: تفسیر قرطبى، ج 7، ص 397، (داراحیاءالتراث العربى، بیروت).
[2] فروغ ولایت، استاد جعفر سبحانى، ص 45-57، بخش دوم از فصل سوم، مؤسسه امام صادق، 1374ش.
[3] احیاءالعلوم، الغزالى، ج 3، ص 378، (دارالهادى بیروت); تذکرة الخواص، ابن الجوزى، ص 35، (مکتبة النینوى الحدیثه، تهران); شواهد التنزیل، الحاکم الحسکانى، ج 1، ص 123، ش 4، (مجمع احیاء الثقافة اسلامیه); الغدیر، علامه امینى، ج 2، ص 49 ـ 47، (دارالکتاب العربى، بیروت، 1398 هـ ق).



دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 12:35 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

 
پیامک(اس ام اس) شهادت امام رضا(ع)
                                             با نام رضا به سینه ها گل بزنید

با اشك به بارگاه او پل بزنید
فرمود كه هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
*******

من كیستم گدای تو یا ثامن الحجج

شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج
بالله نمی روم بر بیگانگان به عجز
تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج
*******

بر در دوست به امید پناه آمده‎ایم

همره خیل غم و حسرت و آه آمده‎ایم
چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان
لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ‎ایم
*******

امروز که سر بر حرمت می آیم
انگار تمام عشق کامل شده است
ای ضامن آهو ! به غریبی سوگند
دل کندن از این ضریح مشکل شده است
*******

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است

یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است
*******

زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی ؟

بی پناهم ، خسته ام ، تنها ، به دادم می رسی ؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگیم
ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی ؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا به دادم می رسی

السلام علیک یا امام الرئوف!
سلام بر تو که مهربانی هایت از شمار زائران انبوهت بسیار بیشتر است.
امروز، سلام اشکبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است.
*******

سلام بر تو ای خورشید تابان خراسان که تمام انگورها، مرثیه خوان واپسین لحظات توانَد.

*******

سلام بر تو ای عصمت هشتم! کوچه های توس، هنوز بوی عطرآگین تو را می دهد و آوای غریب ملایک هنوز در طواف حریم کبریایی ات به گوش می رسند.

*******

ای امام الرئوف! همراه با کبوتران حرمت، محزون و گریان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهیم تا با زمزمه ملائک همراه شویم.

 

 



امام رضا

امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می‌نماییم.



ادامه مطلب ...


دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 12:26 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

امام رضا
1. حلم:

در شناخت‏ حلم حضرت رضا علیه السلام، شفاعت وى در نزد مامون و در حق جلودى كافى است. جلودى كسى بود كه به امر هارون رشید به مدینه رهسپار شد تا لباس زنان آل ابو طالب را بگیرد و بر تن هیچ یك از آنان جز یك جامه نگذارد. وى همچنین بر بیعت مردم با امام رضا (علیه السلام) انتقاد كرد.

پس مامون او را به حبس افكند و بعد از آن كه پیش از وى دو تن را كشته بود او را خواست. امام رضا (علیه السلام) به مامون گفت: اى امیر مؤمنان! این پیرمرد را به من ببخش!جلودى گمان برد كه آن حضرت مى‏خواهد از وى انتقام گیرد.

پس مامون را سوگند داد كه سخن امام رضا (علیه السلام) را نپذیرد مامون هم گفت: به خدا شفاعت او را درباره تو نمى‏پذیرم و دستور داد گردنش را بزنند.

 



ادامه مطلب ...


درباره وبلاگ

باسلام خدمت تمامی دوستان عزیز بعضی از دوستان سوال کردند که آیا من طلبه یا مداح هستم که من لازم دونستم خودموبرا دوستان معرفی کنم. اینجانب احمدسلیمانی فر ازسال 1378 مداحی اهل البیت راشروع کرده ودرکسوت نوکری اهل البیت (ع) درحال خدمت میباشم دوستانی که قصدبرقراری ارتباط بابنده رودارندمیتوانندبااین سامانه بامن درارتباط باشندوبرای من پیامک بزنندتادراسرع وقت جوابشان رابدهم شماره سامانه پیامک این حقیر 10000202203330
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان انتظارفرج و آدرس entezarefaraj.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان